سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکان‌مان را با «چرا» تربیت کنیم یا با «چگونه»؟


 

  • کودکان‌مان را با «چرا» تربیت کنیم یا با «چگونه»؟

    این جمله در ابتدا اصلا به نظرم منطقی نیامد و فقط گوشه ذهنم باقی ماند تا این که تو یکی از کتاب‌های انگیزشی "رابینز" او هم به این موضوع این گونه اشاره کرده بود که "چگونه می‌توانم به ملت‌ها برای مبارزه با رکود مالی کمک کنم؟" یا "چگونه می‌توانم آن‌ها را پر از انرژی کنم؟" این جملات با آن سوال اولی که هوسرل در ذهمنم ایجاد کرده بود، سبب شد فرآیندی را در کلاس‌های خود برای ترغیب دانش‌آموزان به واکاوی معضلات اجتماعی آغاز کنم. برای مثال خروجی و پیامدهای بررسی‌هایی که مثلا "چرا در کشور ما، ملت سر جای پارک با هم تا سر حد مرگ درگیر می‌شوند؟" توسط دانش‌آموزان فقط همراه با تخریب شخصیت، فهم نادرست از تاریخ، مملو از انرژی‌های منفی، پاک کردن صورت مسئله و بیان علت‌هایی بود که در گذشته بسیار پررنگ بوده است. باید دقت کرد که در نهایت وقتی با این جواب‌ها روبه‌رو می‌شویم، لاجرم قانع هم می‌شویم و حداکثر یک افسوس می‌خوریم و خلاص!

    اما وقتی همین سوال را با "چگونه سر جای پارک دعوا نکنیم؟" مطرح کردم، علاوه بر این‌که جواب‌ها بسیار متنوع‌تر و معقول‌تر و همراه با فهم صحیح‌تری گردآوری شد، شاهد این موضوع بودم که اتفاقا دانش‌آموزان برای حل مسئله این‌چنینی نیز راه‌حل‌های عملی، اجتماعی و فرهنگی کم‌سابقه‌ای را مطرح کرده بودند، و در واقع ضمن عدم پذیرش راحت و خفت‌بار چنین پیامدهایی، به‌درستی، شروع به اصلاح خود و خانواده و جامعه خود -به‌واسطه راه‌کارهایی که ارائه داده بودند- نمودند.

    در روش اول در بهترین شرایط ما تنها به دلایل ناتوانی خود پی خواهیم برد که اتفاقا همراه با ناامیدی و یاس و ترس و عدم اصلاح خواهد بود. چرا، چون ذهن بشر به دنبال دلایل و نتایجی است که در تاریخ ماندگار شده و به راحتی خود را با آن منطبق می‌کند و این یعنی ذهن بشر موجودی "تجربه‌گرا"ست و در زمانی که پدیده را تجربه می‌کند آن چه را در مغزش ثبت می‌شود در مقابل تجربه‌های جدید قرار می‌دهد. یعنی جواب تمام سوالاتی که با "چرا" شروع می‌شوند در گذشته بشری موجود است.

    اما در روش دوم که کار با "چگونه" آغاز می‌شود، علاوه بر پاسخ به چرایی موضوع، راه‌کارهای عملی برای برون‌رفت از آن و یا در واقعیت‌بخشی به آن است و چه بسا تمام پاسخ‌ها در گذشته موجود نباشد. هرچند چنین پاسخ‌هایی ساده نخواهند بود و نیاز به واکاوی و آزمون و خطا و تحقیق بسیار بیشتری دارند، اما به همان اندازه تاثیرگذارتر، اصلاح‌کننده‌تر و ماندگارتر خواهند بود و جالب‌تر این که به راحتی می‌توانند، شکست‌ها را به پیروزی تبدیل کنند. این پاسخ‌ها همواره عملی هستند و همراه خود راهکار ارائه می‌کنند و قابل سنجش و ارزش‌گذاری دقیق و علمی هستند.

    توصیه می‌کنم برای تربیت فرزندان و اغنای ذهن پر از انرژی آن‌ها، سوالات مهم زندگی را با متد هوسرل پیش ببریم، به فرزندانمان بیاموزیم تا "چگونه"ها را کشف کنند و از "چرا"ها فاصله بگیرند.

    * پژوهش‌گر و مدرس دانشگاه